به گزارش خبرنگار جنگ نرم مشرق، به نقل از الجزیره، هنوز دو ماه از اظهارات یکی از مقامات ارشد نظامی آمریکا برای ایجاد دیپلماسی با ایران نگذشته است که یکی از کمیتههای اصلی کنگره دو قانون را به تصویب رسانده که به موجب آنها تحریمهای شدیدتری علیه ایران وضع خواهد شد. بر اساس یکی از این تمهیدات هر گونه صحبت مقامات آمریکایی با مقامات ایرانی غیرقانونی میباشد مگر اینکه رییسجمهور آمریکا دستور آن را صادر کند و این دستور نیز طی ابلاغیهای 15 روز زودتر به کنگره آمریکا ارائه شود.
موانع موجود بر سر اقدامات دیپلماتیک و نیز اقدامات روبه افزایش آمریکا علیه ایران یادآور رویکردیست که به جنگ عراق منتهی شد. پیش از جنگ عراق نیز موجی از تحریمها و اخطارهایی مبنی بر انجام حمله پیشگیرانه وجود داشت. همچنان که اسرائیل و آمریکا با اقدامی هماهنگ دست به برافراختن صدای طبل جنگ میکنند، تحریمهای شدید علیه ایران نوعی اقدام صلحطلبانه جلوه مینماید.
تأثیرگذارترین سازمانهایی که به آمریکا فشار میآورند تا علیه ایران دست به تحریم بزند، آنهایی هستند که در برنامه خود آشکارا از اسرائیل حمایت میکنند. یکی از مشخصترین این سازمانها «کمیته روابط عمومی آمریکا اسرائیل» نام دارد که بنا به تعریف خود «تأثیرگذارترین سازمان در مسائل سیاست خارجی در عمارت کنگره آمریکا میباشد.» این سازمان به شدت برای اجرایی شدن این قوانین خصمانه اخیر دخیل بوده است. این سازمان همچنین یکی از حامیان اصلی تحریم بانک مرکزی ایران بوده است.
یکی دیگر از حامیان این تحریمها و اقدامات خصمانه علیه ایران، یک گروه و اتاق فکر مستقر در واشنگتن است که «موسسه دفاع از دموکراسی» نام دارد. این موسسه متشکل از چند «کارشناس» است که به طور منظم در رسانههای خبری ظاهر شده و به ارائه سخنرانی برای دولت آمریکا میپردازند. مدیر این موسسه مارک دوبوویتس تلاش میکند تا علیه بخش انرژی ایران دست به ایجاد «تحریمهای خردکننده» بزند و این تحریمها را با میدان رزم مقایسه میکند. الفاظی که وی در مورد ایران بکار میبرد بیشتر دارای مضامینی است که به کشتن و دیگر انواع خشونت علیه ایرانیان اشاره دارد. وی همچنین در اظهاراتی مدعی شده است که «صنعت انرژی ایران به آرامی رو به زوال و نابودی است.» وی بیان داشته است که برای تنبیه دولت ایران دست به تحریک توقیف کامل نفت ایران زده است و بانک مرکزی ایران را به عنوان نهادی تروریستی اعلام کرده و نیز خواستار تحریم چین، هند، و شرکتهایی که به همکاری تجاری خود با بخش انرژی ایران ادامه میدهند شده است.
متیو لویت از «موسسه صلح خاور نزدیک واشنگتن» ــ یک اتاق فکر که مؤسس آن مارتین اندیاک مدیر تحقیقاتی «کمیته روابط عمومی آمریکا اسرائیل» است ــ طرفدار ثابت قدم تحریمها میباشد، و پیش از اقدامات اخیر برای تحریم بانک مرکزی ایران نیز در سال 2007 این تحریمها را مطرح کرده بود. وی در اظهارات اخیر خود مدعی شده است که تحریمها باید در کنار گزینههای دیگری از جمله اقدامات نظامی، فعالیتهای پنهان و دیپلماتیک به اجرا درآید.
باتوجه به اینکه اکثر نومحافظهکاران برجسته آمریکا از مرحله تحریمها به تلاش برای اجرای حملات نظامی روی آوردهاند، لذا این گونه اظهارات لویت در مورد بکارگیری اقدامات نظامی تعجببرانگیز نمیباشد. رائل مارک گریچ، رییس «پروژه قرن جدید آمریکایی» نیز که در برپایی جنگ عراق فشارهای زیادی را به مسئولین آمریکایی وارد کرده بود، در صحبتهایی به مسئولان آمریکایی توصیه کرده است تا همانند دولت بوش با انجام یک حمله پیشگیرانه با ایران وارد جنگ شوند: «فکر نمیکنم که شما واقعاً قصد داشته باشید تا واقعاً این مردم را بترسانید... مگر اینکه به کسی شلیک کنید. به عقیده من شما باید پیام واقعاً مقتدرانهای را بفرستید... وگرنه در آینده نزدیک خواستار چنین کاری خواهید شد.»
برخی از ایرانیان مقیم آمریکا از جمله حسین اصغری نیز خواستار تحریمهای شدید علیه ایران شدهاند. اصغری که در دانشگاه جورج واشنگتن مشغول به تدریس است، از آمریکا خواسته است تا بانک مرکزی ایران را تحریم کرده و «سیاستهایی را به اجرا در آورد که ثبات واحد پول ایران را به مخاطره بیندازد.» به گفته وی آمریکا باید همچنین تمهیداتی را اتخاذ کند که «به اندازه کافی سبب ناراحتی مستقیم دولت ایران گردد و در عین حال برای اغلب ایرانیان به اندازه کافی بحران مالی ایجاد کند تا آنها بقای رژیم را به مخاطره بیندازند.»
در حال حاضر این گروههای حامی اسرائیل هستند که بیشتر طرفدار این نوع رویکرد جنگطلبانه آمریکا میباشند. این نوع رویکرد آمریکا در واقع یادآور عملکردیست که این کشور در قبال عراق داشته است و در آن مدعی شده بود که عراق دارای سلاحهای کشتار جمعی است و قصد استفاده از آنها را دارد.